پرنسسی شاد
سلام روز یک شنبه بچه ها از یزد اومدن اصلا باورم نمی شد مدیرمون گفته بود اگه نیاین اخراج بیچاره ها خسته بودند بددددددد الهی بمیرم! حالا این هیچی کلی هر زنگ یه خاطره تعریف میکردن واااای تکراری! حالا منم خوابم میاد واییییی
نظرات شما عزیزان: